بی روسری بیا که دقیقا ببینمت
اما به گونه ای که فقط من ببینمت
با تو نمی شود که سر جنگ وکینه داشت
حتی اگر که در صف دشمن ببینمت
نزدیک تر شدی به من ازمن به من که من
حس کردنی تر از رگ گردن ببینمت
مثل لزوم نور برای درخت ها
هر صبح لازم است که حتما ببینمت
حس می کنم دو دل شده ای لحظه ای مباد
درشک بین ماندن و رفتن ببینمت
:)
تمام پستهاتون عالین
خصوصا این
سلام به شما و سروده های زیبا و عاشقانه شما
خصوصا این
سلام به شما و سروده های زیبا و عاشقانه شما
دیدگاه ها [ ۳ ]