سلام میکنم به تو ، سلام میکنی به من
شروع ماجرای ما ، کلید ابتلای من
شروع بیقراری و شروع انتظار من
شروع وجد بیحساب ، شروع غصههای من
عزیز نازنین من ، فرشتهء امید من
نگاه میکنم تو را ، چو قند میشود دلم
خدا نیاورد که تو ، مرا ز خاطرت بری
اگر شود ازین جهت ، به خواب میرود دلم
تو دوری از من و دلم بهانه میکند تو را
کجا شود که دست تو گره شود به دست من
من و تو فارغ از همه ، بدون ترس و واهمه
تو سر به شانهام نهی و دست خود به دست من
هر آنچه گفتمت نهان به دل بوَد امید من
خدا نکرده دیگران ، ز راز و سرِّ قلب من ....
من از زمین و آسمان گلایه دارم ای خدا
چه میشود اگر که وصل او شود نوید من ؟؟؟
حجت نایینی
خیلی قشنگه ...
دیدگاه ها [ ۲ ]