چمدان دستِ تو و ترس به چشمان من است
این غم انگیز ترین حالت غمگین شدن است
سهمم از وصل تو کم نیست ، همین دیشب بود
روی یک کاغذِ تر ، بوسه زدم نامت را
بارانی در کار نیست …!
فقط چشمانم
به آن لبخندی که
در آخرین عکست
جا گذاشته ای حساسیت دارد!
گفته بودم بی تو سخت میگذرد بی انصاف !
حرفم را پس میگیرم
بی تو انگار اصلا نمیگذرد . . .
خوش به حال ماهی ها
تکلیفشان معلوم است
هوایی که می شوند ، می میرند
“عزیز بودن” جرم نیست
امتیازیست که “تو” در قلب من داری و “خیلی ها” ندارند
این شعرها را باید گذاشت در کوزه و آب شان را خورد
وقتی هنوز عرضه ندارند تو را عاشق کنند !
تو بریدی
من دوختم
تو دل
من چشم به راهت . . .
گاهی…
آنقدر دلم هوایت را میکند
که شک میکنم
به اینکه این دل مال من است
یا "تو"…
فیزیـــــک بــعـــدها ثـــابـــت مـــیکـــنــد
در روزهــــای بــــــارانـــی
جــــای خـــالــی آدم هــــا
“بــــــــــــــزرگتر” مـــی شود…