سراغت را
از “قاصدک” که می گیرم
تابی خورده و در دل ابرها” گم می شود
غصه ام می گیرد
می دانم!
شرم دارد از اینکه،
خبر دهد،
رفتنت” همیشگی بود”
تنهایی نمیشود از پس تنهایی برآمد
سراغت را
از “قاصدک” که می گیرم
تابی خورده و در دل ابرها” گم می شود
غصه ام می گیرد
می دانم!
شرم دارد از اینکه،
خبر دهد،
رفتنت” همیشگی بود”
تنهایی نمیشود از پس تنهایی برآمد