• /

    نجوا

  • /

    نجوا

  • /

    نجوا

  • /

    نجوا

  • /

    نجوا

مثل تو هرکس آشنایی در سفر دارد

مثل تو هرکس آشنایی در سفر دارد

 مانند من، مانند من چشمی به در دارد

 

 در سربزیری حاجتی دارد که می‌خواهد

 روی زمین تا تکّه نانی دید بردارد

 

 اشکی‌ست اشک او که می‌گویند یاقوت است

 آهی‌ست آه او که می‌گویند اثر دارد

 

 من اشک‌هایی داشتم، تنها خودم دیدم

 شاید فقط آیینه از دردم خبر دارد

 

 من بغض‌هایی را فرو بردم که ترسیدم

 از رازهای سر‌به‌مُهری پرده بردارد

 

 یک عمر در خود ریختم تنهاییِ خود را

 انگار کن کوهی که آتش بر جگر دارد

 

 انگار کن آتشفشانی در سرم دارم

 روزی مرا بیدار کن اما خطر دارد

 

 دلشوره‌یی دارم، گمانم ماهیِ سرخی

 در عمق دریایی به قلّابی نظر دارد ...

 

مهدی فرجی

 

دیدگاه ها [ ۰ ]
هیچ دیدگاهی هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">